اشاره : نمایش «تاجر ونیزی» تاکنون بارها در گوشه و کنار سالنهای نمایش به اجرا درآمده است و بسیاری ازبازیگران قدیمی تاتر ایران برای یک بارهم شده نقشی در این نمایش به عهده داشته اند، اما گزارش گونهای که روز ۳ اردیبهشت ۱۳۰۷
از اجرای این نمایش در سالن نمایش زردتشتیان درجریده اطلاعات به چاپ رسیده، نشان از درک بالای بازیگران تاتر درسال۱۳۰۷ از این نوشته و شاهکار شکسپیردارد. آنچه در اینجا میخوانید روایت گزارشگر جریده اطلاعات پس ازتماشای این اثر نمایشی است.
شب جمعه گذشته نمایش باشکوهی درسالن تئاتر مدرسه زردتشتیان داده شدو این بازی اولین تئاتری بودکه در این سالن برای مردها نمایش داده شد.
نمایش مزبور ازچند حیث جالب توجه بود. یکی موضوع آن که حاکی از اهمیت قضاوت بودودیگر هیئت نمایشدهنده بودند که به استثنای دوسه نفر بقیه با مهارت تام از عهده برآمدند. نکته جالب دقت دیگر انتظام سالون بود.
در این سالون بعکس سالون گراند هتل که سوراخ و رخنههای زیادی برای وارد شدن اشخاص قاچاق دارد،بیش از دو درب ورودی ندارد و درآن شب هم مراقبت کامل از کنترولها شده بود که همه در جاهای خود قرار گرفته و اشخاص متفرقه وارد نشده بودند و همچنین موعد شروع تاتر مورد تمجید بود زیرا درست در ساعت هفت بعد از ظهر پرده بالارفت .
موضوع نمایش که تاتر «تاجر ونیسی» نامیده میشدعبارت از این بودکه دختری از پدر تمول بسیاری به او رسیده بود. پدر اینطور وصیت کرده بود که کسی موفق به ازدواج با دخترش میشود که بتواند عکس او را از بین یکی از سه جعبه طلا و نقره و سرب انتخاب و بیرون بیاورد. رفیق تاجر ونیسی درصدد مسافرت به این شهرآمد و برای مخارج از تاجر استقراضی نمود، تاجر هم چون خود فاقد تمول شده بود ازیک نفر کلیمی این قرض را نمود.
نظر به سابقه بغض و عداوتی که کلیمی به او داشت درضمن مشروط خود مقرر داشت اگر در انقضای موعد نتوانست قرض خود را تادیه کندکلیمی پنج سیرگوشت بدن این تاجر ونیسی را ازنقاط نزدیک به قلب در عوض پول بگیرد. اتفاقا برای تاجر پرداخت ممکن نشد و کلیمی به دایره قضاوت شهر ونیز تظلم نموده، مجلس محاکمه تشکیل میشود. کلیمی جز اجرای مواد قرارداد و در نتیجه قتل تاجر تصمیم دیگری نداشت و با این که رفیق این تاجر که بواسطه ازدواج با دختر صاحب مکنت بسیاری شده بودحاضرمی شودچند برابر اصل پول را بدهدولی کلیمی حاضر نشد و پنج سیر گوشت او را می خواهد.
در موقعی که کلیمی می خواست حکم را اجرا کند، دکتر حقوق محکمه به کلیمی اخطار میکند که در قرارداد فقط از گوشت اسمی برده شده، هیچ ذکری از خون نشده و تو بایدطوری پنجسیر گوشت را قطع کنی که قطره خون از تاجر زایل نشود. البته این امر محال بود و کلیمی در برابر این حکم محکمه اظهار عجز و لابه نمود ولی قبول نشده و محکوم به سوء قصد و قتل نفس گردید.
تاتر فوق از شاهکارهای شاعر شهیر شکسپیر است که با وجود آن که رلهای مشکلی داشت با بهترین طرزی به موقع نمایش گذاشته شد. اگرچه دو سه نفر از نمایشدهندگان بواسطه این که اولین دفعه نمایش آنها بود نتوانستند خوب بازی کنند ولی سایرین خیلی خوب از عهده برآمده و بخوبی نمایش افزودند از همه بهتر رل کلیمی و نوکرش بود که مورد تمجید عموم واقع شد. این دونفرخیلی خوب و باژست و حرکات خیلی طبیعی بازی میکردند. اغلب رجال و آقایان نمایندگان و آقای ارباب کیخسروشاهرخ که خود عامل و موجد تاسیس سالون تاتر میباشند حضور داشتند و دستهگل در فاصله پردههای تاتر از طرف ارباب کیخسرو به کسی که رل کلیمی را بازی میکردو آقای رضوانی رژیور که رل نوکر کلیمی را بازی می کرد تقدیم گردید. روی هم رفته نمایش مزبور جالب توجه و زحمات موسسین تاتر مورد تقدیر واقع شد.
اولین ترجمه ها از«تاجر ونیزی»
گرچه مرحوم ﻋﻤﺎداﻟﺴﻠﻄﻨﻪ و ناصرالملک اولین کسانی بودند که ترجمه کامل دوتا از آثار نمایشی شکسپیر را به هر ترتیب آورد دختر تندخوی (۱۲۷۸شمسی) و داستان غمانگیز اتللو مغربی در وندیک(۱۲۹۳-۱۲۹۶شمسی) را به فارسی عرضه کردند با این حال درباره اولین ترجمهها از آثار ویلیام شکسپیر و ترجمه ای از نمایش« تاجر ونیزی» او، اتفاق نظر بر این است که «میرزا صالح شیرازی» و «یوسف اعتصامالملک» را باید اولین معرفان ویلیامشکسپیر و آثارش در ایران به شمار آورد که با دقت ، پارهای از نمایشنامههای شکسپیر، از جمله تاجر ونیزی را، بیش از یکبار از زبانهای مختلف (مانند انگلیسی، فرانسوی و عربی) به فارسی ترجمه کردند. نگاهی به سه ترجمه نخست از این نمایشنامه نیز حکایت از آن داردکه این ترجمهها به اهتمام ابوالقاسم خان قراگوزلو (ملقب به ناصرالملک)، علیاصغر حکمت و احمد بهمنیار انجام شدهاند. ناصرالملک اصل نمایشنامه شکسپیر را، بدون افزودن وکاستن، از انگلیسی ترجمه کرد و مرحوم علی اصغر حکمت نمایشنامه شکسپیر را ابتدا تلخیص کرد وسپس در قالب داستانی منثور درآورد. درواقع، ترجمه او را باید ترجمهای آزاد و نوعی اقتباس دانست.
بهمنیار نیز نه اینکه اصل نمایشنامه شکسپیر،بلکه تلخیص آن را در قالب داستانی منثور(از عربی) به فارسی برگرداند.
درباره تاجر ونیزی
« تاجرونیزی »یا داستان شورانگیز بازرگان وندیکی نمایشنامهای کمدی اثر ویلیام شکسپیر است که در حدود سالهای ۱۵۹۴–۱۵۹۶ نوشته شدهاست. این اثر به صورت یک کمدی رمانتیک است و به خاطر صحنههای دراماتیک آن معروف است. همچنین شهرت دیگر این اثر به خاطر شخصیت یهودیِ این داستان (شایلاک) که یک رباخوار است و بیرحمی بیش از حد او نسبت به شخصیت اصلی داستان یعنی «آنتونیو تاجر»است، میباشد. در این نمایشنامه مسائلی از قبیل تقابل خرد مردانه و زنانه، وجود یا عدم وجود حق انتخاب برای دختران و نکوهش و پذیرش رباخواری به چشم میخورد.
شخصیتهای نمایش
این نمایش در پنج پرده تدوین شده و دارای هجده شخصیت و تعدادی سیاهی لشکر است. شخصیتهای اصلی نمایشنامه عبارتاند از:
شایلاک: شایلاک یک رباخوار یهودی است که بسیار ثروتمند و پدر جسیکا است.
پورتیا: در قسمت اول نمایشنامه تا مدتی که محکوم به اطاعت از وصیتنامه پدرش دربارهٔ صندوقچهها است نقش مهمی ندارد، اما در صحنه دادگاه خصائل اصلی او ناگهان هویدا میشود.
آنتونیو: آنتونیو از برخی جهات یکی از قهرمانان داستان بهشمار میرود، زیرا گذشته از این که نمایشنامه به نام اوست و با آنکه فعالیت او در داستان زیاد نیست، به عنوان نمونه عالی فداکاری در راه دوستی معرفی شده که از خوشی دیگران شاد است و موفقیت بسانیو و پورشیا دو قهرمان دیگر داستان بستگی به او دارد.
بسانیو: نقش اساسی او در داستان صندوقچه و این که عامل اصلی قرض گرفتن از شایلاک در واقع بسانیو بوده، او را به یکی از شخصیتهای اصلی داستان تبدیل کردهاست.

شما چه نظری دارید؟